انتقاد تند به روند افشای اطلاعات و دیپلماسی هستهای ایران
- شواهد حاکی است که انتشار قطرهچکانی اطلاعات از منابع رسمی، غالباً به شکلی نامنظم و حسابنشده صورت میپذیرد.
- این رویه دو پیامد عمده دارد:
۱. ایجاد انتظار دائم در جامعه برای صدور بخشنامههای جدید
۲. استفاده از این بخشنامهها بهمنظور توجیه عملکرد مسئولین
نمونهٔ بارز این توجیهگری:
ارائهٔ بیضابطهٔ تریبون به افرادی فاقد سمت رسمی در دولت، که آزادانه از هر رسانهای برای تبلیغ چهرهٔ مذاکرهکنندگان هستهای و ارائهٔ تصویری مطلوب از تصمیم های اخذ شده توسط آنها استفاده میکنند. این اقدام، کمهزینهترین مکانیسم برای تحقق اهداف یادشده محسوب میشود.
روایت رسمی از مذاکرات هستهای، به ویژه نقش افراد کلیدی مانند “فرانچسکو” (اشاره به فدریکا موگرینی، مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا)، همواره با ابهام روبرو بوده است. این تصور وجود دارد که مفاد قطعنامهها در لحظات پایانی و بر پایهی تفسیرها و اجتهادهای شخصی شکل گرفتهاند.
انتقاد اصلی متوجه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه اسبق ایران است:
۱. ابهام در شناخت طرف مقابل: این پرسش مطرح است که آیا وی شناخت کاملی از طرفهای مذاکره و تعهداتشان داشت؟
۲. امضای اسناد بینالمللی با ابهام: امضای اسناد مهم بینالمللی با این سطح از ابهام، حتی در مقایسه با دیپلماسی دورهای مانند قاجار (با اشاره به میرزا عسگرخان ارومی افشار) نیز بیسابقه ارزیابی میشود.
۳. عدم شفافیت و پیامدهای نامعلوم: فشار افکار عمومی برای شفافسازی از سوی وی، با این نگرانی همراه است که سخنانش ممکن است پیامدهای گسترده و غیرقابل پیشبینی برای کشور داشته باشد.
منشأ مشکل:
به نظر میرسد روایتسازی یکجانبه و نبرد نابرابر رسانهای شکل گرفته است. گروهی خاص، نه تنها رویدادها را صرفاً از منظر خود تحلیل و نقد میکنند، بلکه به خلق روایتهای جدیدی مبادرت میورزند که غالباً فاقد شاهد و مستندات کافی در آن رابطه هستند. خصوصیت این گونه روایتها آن است که به دلیل محرمانه و دونفره عنوان شدنشان در گذشته، و مثلاً با فوت برخی طرفین، امکان راستیآزمایی از آنها نه تنها تا سالها بلکه در بسیاری موارد اصلاً میسر نیست.
نقد به کارگیری مفاهیم دینی:
نکته قابل تأمل دیگر، استفاده گزینشی و ابزاری برخی افراد دیپلمات که مدعی اشراف در علوم و دروس حوزوی نیز هستند از مفاهیم شرعی، روایات و آیات قرآن است. این گروه که گاه حتی اعتقادی به این مفاهیم ندارند، از آنها صرفاً برای توجیه کاستیها و اشتباهات میدان دیپلماتیک و پاسخگویی به پرسشهای اساسی در آن حوزه تخصصی (بعنوان مثال محورمقاومت) استفاده میکنند که با نگاهی به شرح ماوقع در صدر اسلام می بینیم در همان زمان هم این جریان تا بر سر نیزه بردن قرآن پیش رفته اند آنهم در شرایطی که ولی خدا زنده بوده و حجت بر هر مسلمانی تمام بوده است لذا این رویکرد، به وضوح یادآور استفاده ابزاری از دین برای پیشبرد اهداف سیاسی است و از اصل و بنیان کار صحیحی نیست و باید هر مومن و متدینی موضع خود را از آن به وضوح روشن نماید و بداند که استفاده ابزاری از مقدسات چنانچه توجیه شرعی نداشته باشد اما آثار وضعی آنرا به دنبال خواهد داشت که با توجه به اینکه افراد در سمت های بالای دولتی قرار دارند و زندگی روزمره شان نیز با مردم و خاک این کشور گره خورده است لذا امید داریم این اثرات پیامدی برای مردم ما نداشته باشند و فقط قایل بر شخص باشند ان شاالله…✋
واقعهٔ عاشورا، اکنون در تبلور اربعین حسینی، استمرار خود را به جهانیان نشان داده است.
به راه افتادن هر ساله این سیل عجیبی که در میانه ی آتش و خون و درگیری و اوضاع نامتلاطم آنجا شکل می گیرد و تکرار آن وقایع پس از هزار و چهارصد سال از آنچه با حسین بن علی علیه و آله السلام کردند و به موجب آن گودی قتلگاه هم تا ابد در تاریخ انسان ها ثبت گردید، پیام مهمی با خود به همراه دارد که گویی می خواهد بزودی با جهانیان سخن بگوید که :
های مسلمانان…!
ألا یا اهل العالم إن جدی الحسین قتل عطشاناً…!
و از آن جا به بعد دوباره اسلام مجدداً آغاز می شود و از آن به بعد نیز
تاریخ بر دو قسم است: یا حسینی، یا یزیدی!
این ما هستیم که باید تعیین کنیم در کدام جبهه شمشیر خواهیم زد.
والسلام…
خلاصهٔ نهایی:
این رویه دو پیامد دارد: ایجاد انتظار دائمی برای بخشنامههای جدید، و توجیه عملکرد مسئولین با این بخشنامهها. نمونه آن، اعطای بیضابطهٔ تریبون به افراد غیررسمی برای تبلیغ مذاکرهکنندگان هستهای است. روایت رسمی مذاکرات (بهویژه نقش کلیدیهایی مانند موگرینی) مبهم و مبتنی بر تفسیرهای شخصی است. انتقادات اصلی به ظریف عبارتند از: ابهام در شناخت طرف مقابل، امضای اسناد بینالمللی مبهم (حتی بیسابقه نسبت به دوره قاجار)، و عدم شفافیت با پیامدهای نامعلوم. منشأ مشکل، روایتسازی یکجانبه و غیرمستند توسط گروهی خاص است که امکان راستیآزمایی را سلب میکند. نکته قابلتأمل، استفاده ابزاری برخی دیپلماتها از مفاهیم دینی برای توجیه خطاهاست؛ رویکردی نادرست که مشابه سوءاستفادههای تاریخی از دین است. در پایان، عاشورا و اربعین تاکید میکنند که تاریخ در نبرد بین حق (حسینی) و باطل (یزیدی) شکل میگیرد و انتخاب جبهه بر عهدهٔ ماست.
سید محمودرضوی نژاد-ششم تیرماه
ارسال دیدگاه