تحلیل احتمالی از مسیر آینده اسرائیل در صورت مسئول شناخته شدن در انفجار بندرعباس
اگر فرض کنیم که اسرائیل عامل انفجار بوده، به احتمال زیاد اقدامات بعدی او در چهارچوب استراتژی مقابله با ایران خواهد بود. این استراتژی ترکیبی از عملیاتهای پشت پرده، فشارهای بینالمللی و جنگهای مشترک است. لذا احتمالات زیر برای آینده پیش بینی میشود:
۱. تشدید عملیات خرابکارانه در زیرساختهای حیاتی:
اهداف ممکن شامل تاسیسات انرژی (پالایشگاهها، نیروگاهها)، ساختارهای نظامی و موشکی و مراکز تحقیق و سنجش است. اجرای آن به صورت حملات سایبری (مانند استاکسنت) یا عملیات فیزیکی با کمک احزاب و گروههای داخلی است.
۲. ترور افراد کلیدی:
اسرائیل ممکن است دستور عملیاتهای کشتار یا واکنش های نظامی/ پلیسی علیه مقامات ایرانی را بدهد آنهم به گونه ای که این بار مثلا ترور با تسلیحات بیولوژیکی انجام گردد تا انگیزه و روحیه ها را هم کاهش دهد.
۳. حمله محدود نظامی به تاسیسات هستهای:
اسرائیل تهدید کرده اگر ایران در حال ساخت یک کارخانه غنیسازی باشد، حملهای مشابه گذشته انجام میدهد. اهداف احتمالی شامل تاسیسات نطنز، فردو و اراک می باشد که با استفاده از جنگندههای F-35 یا موشکهای دوربرد امکان دارد مورد حمله قرار بگیرند و از آن پس نیز بوسیله پروپاگاندای رسانه ای اش، دشمن براحتی می تواند دلایلی پوشالی و کذایی مطرح کند تا مشروعیتی برای حمله به ایران در جامعه جهانی که متعلق به خودشان و تحت امر آنان است به دست آورد و آن را دستمایه تشکیل اجماعی جهانی قرار دهد.
۴. تحریک اعتراضات داخلی:
حمایت مالی و رسانهای از احزاب مخالف نظام برای ایجاد آشوب روانی و همچنین تقویت روایت «ایران ضعیف» در عرصه بینالمللی
۵. فشار بینالمللی بیشتر بر ایران:
شامل لابیگری برای تحریمهای شدیدتر در سازمان ملل یا اتحادیه اروپا و متهم کردن ایران به «تروریسم» و بهانهجویی های دیگر برای اقدامات خود
۶. عملیات نیابتی از طریق همپیمانان منطقهای
حملات به مواضع ایران در سوریه، عراق یا یمن با کمک گروههایی مانند داعش یا جیش العدل و ایجاد تنش در مرزهای ایران (مانند بلوچستان یا کردستان)
پاسخ احتمالی ایران:
پاسخ غیرمستقیم از طریق بروزرسانی و اتحاد محور مقاومت:
شامل حمایت بیشتر از حزبالله لبنان یا انصارالله یمن و حتی هماهنگی های وسیع تر با حشدالشعبی برای هدف قرار دادن منافع اسرائیل و همپیمانانش
عملیات جمینگ و هک سایبری و رایانهای جبرانجویانه:
شامل حمله به زیرساختهای حیاتی اسرائیل (برق، آب، بانکها)
انتشار اطلاعات محرمانه:
منتشر کردن اسناد یا تصاویری از عملیاتهای پنهان اسرائیل در سطح بینالمللی و همچنین انتشار اسناد مربوط به نیروها و استعدادهای نظامی امنیتی دشمن
در خاتمه:
اسرائیل ترجیح میدهد در جنگ سایه بماند و از درگیری نظامی مستقیم پرهیز کند. با این حال، هرگونه پاسخ ایران ممکن است به تشدید چرخه خشونت میان دو طرف منجر شود و در این بین، غرب تلاش میکند با حفظ موضعی دوسره، هم از اسرائیل حمایت کند و هم از شعلهور شدن جنگ جلوگیری نماید.
ایران نیز اگر ثابت گردد که خرابکاری به هر نحوی به اسرائیل ربط دارد همین موضوع را می تواند دست مایه خروج از انزوای بین المللی که غرب و اروپا برایش ساخته و نیز جلب حمایت کشورها و مهم تر اینکه به گوشه رینگ راندن اسرائیل بکند و امکان هر گونه ابتکار عملی را داشته باشد.
با توجه به موارد فوق الذکر لزوم اتخاذ آرایش جنگی جامع در سطح کشور کاملاً بهجا و مبتنی بر واقعیتهای امنیتی کنونی است. با توجه به الگوی رفتاری دشمن (به ویژه رژیم صهیونیستی) که همواره از انکار مسئولیت و جنگ نامتقارن بهره میبرد، ضروری است تمامی اقشار جامعه و نهادهای حاکمیتی در حالت آمادهباش قرار گیرند.
تجربه تاریخی نشان میدهد ملتهایی که در آستانه تهدید وجودی، وحدت و آمادگی همهجانبه را برگزیدند، نه تنها بقا یافته اند بلکه به قدرتهای تعیینکننده تبدیل شده اند. امروز نیز ایران باید با عبور از روزمرگی و اختلافات، همه منابع خود را بسیج کند. مسئولان باید بدانند که هزینه غفلت از این هشدارها، فروپاشی امنیت ملی است، نه یک اشتباه مدیریتی ساده!
اگر تحلیل ارائه شده در خصوص تهدیدات دشمن را صحیح فرض کنیم، وقوع سناریوهای محتمل دور از ذهن نخواهد بود. بنابراین، برای جلوگیری از تکرار خرابکاریهای آینده با هر شیوه و بهانهای توسط دشمنی که هیچ چهارچوبی را بر نمی تابد، ضروری است تمامی اقشار جامعه و نهادهای کشور در حالت آمادهباش کامل قرار گیرند. امیدواریم مسئولان محترم این بار هشدارهای دغدغه مندان را جدی گرفته و اقدامات لازم را بدون فوت وقت عملیاتی کنندان شاءالله.
ومن الله توفیق
سیدم رضوی نژاد
ارسال دیدگاه